دنیای سریال

فیلم «میثاق» یا «پیمان» در زمان جنگ در افغانستان اتفاق می‌افتد، گروهبان «جان کینلی» در آخرین ماموریت کاری خود در افغانستان با مترجم محلی احمد همکاری می‌کند. پس از اینکه آن‌ها در صحرا با طالبان روبرو می‌شوند، گروهبان کینلی به شدت در این حادثه مجروح می‌شود و احمد گروهبان کینلی را کیلومترها حمل می‌کند تا به یک منطقه امن برساند. او در نهایت موفق می‌شود و جان کینلی را نجات می‌دهد. زمانی که ماموریت کینلی به پایان می‌رسد او به آمریکا باز می‌گردد و متوجه می‌شود بر خلاف وعده‌ای که به احمد داده شده، او و خانواده‌اش به آمریکا منتقل نشده‌اند و تحت تعقیب طالبان در گوشه‌ای از افغانستان پنهان شده اند. در نتیجه او به تنهایی به افغانستان بازمی‌گردد تا پیش از آنکه طالبان، احمد و خانواده‌اش را دستگیر کنند، آن‌ها را با خود به آمریکا منتقل کند.

داستان این فیلم در زندانی عمودی روایت میشود که از تعدادی نامشخص طبقه تشکیل شده است. در هر طبقه از این زندان دو زندانی نگهداری میشوند که تمام مدت مجبورند با یکدیگر زندگی کنند. هر روز یک پلتفرم غذا از بالاترین طبقه به سمت پایین حرکت میکند و هر طبقه را تغذیه میکند اما چالش از جایی شروع میشود که این غذا محدودیت دارد یعنی بالاترین طبقات زندان همیشه سیرند و هر چه به طبقات پایین تر میرویم غذا کمتر میشود و همین موضوع اتفاقاتی را رقم میزند که... فیلم پلتفرم توانسته با ایده داستانی جدید خود تبدیل به یکی از موفق ترین فیلم های سال 2019 شود و بییندگان زیادی را به خود سمت خود جذب کند. این فیلم در لیست پیشنهادی وبسایت دنیای سریال قرار گرفته و دیدن آن را به کاربران خود پشنهاد میکنیم.

«خوب» (کلینت ایستوود، در فیلم، با نام «بلوندی») و «زشت» (ایلای والاک، در فیلم، با نام «توکو») با هم کار می‌کنند و با شگرد خاصی، به گول زدن کلانترهای مناطق مختلف و پول درآوردن از این راه می‌پردازند. «بد» (لی وان کلیف) آدمکشی حرفه‌ای است که به‌خاطر پول حاضر به انجام هر کاری است. «بد»، که در فیلم او را «اِنجل آیز (اِینجل آیز)» صدا می‌کنند، به‌دنبال گنجی است که در طی جنگ‌های داخلی آمریکا، به دست سربازی به نام «جکسون»، که بعدها به «کارسون» نامش را تغییر داده، مخفی شده‌است…

در سال ۱۹۴۴ اسپانیا با حکومت فاشیست، دخترخوانده یک ژنرال ارتشی سادیست، که عاشق کتاب است، برای گریختن از پدر ناتنی‌اش به یک دنیای تخیلی ترسناک، اما فریبنده می گریزد.

این فیلم پیش در آمدی بر مجموعه بازی های آنچارتد است. در این فیلم هالند در نقش دریک ظاهر شده و در آن جزئیات داستان چگونگی آشنایی و رفاقت دریک با سالی روایت می شود.