دنیای سریال

مقامات عجیب و غریب شهر ایندیانا با پیگیری پروژه های مختلف, می خواهند شهر خود را به مکانی بهتر تبدیل کنند...

چارلی هارپر که یک موزیسیین موفق است در خانه ویلایی خود در ساحل ملی بو زندگی راحتی دارد چارلی که از راه نوشتن اهنگ برای کمپانی های تبلیغاتی درامد خوبی دارد ادم سر زنده وخوشگزرانی است..اما استایل زنگی بدی دارد. زیاد مینوشد ، شرط بندی میکند و هر روز با یک زن زیبا معاشرت میکند اما از رفاقت کردن و داشتن رابطه پرهیز میکنه خود را اسیر یک نفر نمیکنه اما زمانی که برادرش الن که درست برعکس چارلی است و ادم ساده لوح و زن ذلیلی است به دلیل اینکه زنش طلاقش داده و خانه اش را گرفته مجبور میشه بیاد و با چارلی زندگی کنه …

این سریال داستان کمدی مرد جوانی است به نام مایکل که به تازگی همسر خود را از دست داده و باید به تنهایی از پسر ۱۳ساله خود مراقبت کند. اما این تنها گوشه کوچکی از مشکلات اوست. او عضوی از یک خانواده بزرگ است که اکنون به دلیل مشکلات اقتصادی در حال از هم پاشیدن است. مایکل وضیفه دارد اعضای خانواده را در کنار یکدیگر نگه دارد اما هر یک از این اعضا به شکلی دیوانه اند. از اینجا سیر کمدی بی نظیر سریال آغاز می شود.

یک وکیل که به خاطر جعلی بودن مدرکش از کار وکالت اخراج شده مجبوره در یک کالج اجتماعی شرکت کنه و برای به دست آوردن دل یه دختر یه گروه هفت نفره برای مطالع ی زبان اسپانیایی تشکیل میده و ...

آرامش ناگهان با صدای زنگ خطر در جامعه‌ی روح در هم می‌شکند. ساکنین شهر بدون هیچ ردی ناپدید می‌شوند و در همین حال تاریکی خطرناکی به ایچیگو و دوستانش در شهر کاراکورا نزدیک می‌شود.

داستان در سال ۲۰۱۰ روایت می‌شود که دربارهٔ دانشمندی به نام Rintaro Okabe است که به همراه دوستانش به‌طور تصادفی روشی را در سفر در زمان کشف می‌کند که از طریق آن می‌توانند پیام‌های متنی را به گذشته بفرستند و در نتیجه حال را تغییر می‌دهند.

دو برادر مادرشان را به دلیل یک بیماری لاعلاج از دست می دهند. آنها با نیروی علم کیمیا، از دانشی ممنوع برای برانگیختن مادرشان استفاده می کنند. اما کار آنها با شکست رو به رو می شود و به عنوان مجازاتی برای استفاده از این گونه کیمیا، برادر بزرگتر، "ادوارد الریک" پای چپش و برادر کوچکتر، "الفونس الریک" تمام بدنش را از دست می دهد. "ادوارد" برای نجات برادرش...

در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت‌زده می‌کند. طی یک عملیات نیروهای ویژه‌ی آمریکا در عراق، مردی پیدا می‌شود که ۸ سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده. آن مرد کسی نیست جز «نیکلاس برودی». او در این ۸ سال اسیر نیروهای القاعده در عراق بوده و تصادفاً توسط نیروهای ویژه پیدا می‌شود و . . .

را معرفی می‌کند که شامل تجارت غیر قانونی مواد مخدر، سیستم مدرسه، رسانه‌های خبری و … می‌شود. علیرغم رتبه‌بندی عالی توسط بینندگان هرگز برنده جوایز بزرگ تلویزیون نشد. وایر توسط بسیاری از منتقدان به عنوان یکی از بزرگترین سریال‌های تلویزیونی در تمام دوران توصیف شده است.

انیمه "ناروتو" داستان پسری جوان به نام "ناروتو اوزوماکی" را روایت می‌کند که به دنبال تبدیل شدن به هوکاگه (رهبر روستا) در قبیله خود به نام کونوها می‌باشد. ناروتو در ابتدا شخصیتی شلخت و بی‌مسئولیت است که به دلیل حضور روح یک شیطان راهزن درون بدنش، با سرعت بیشتری از بقیه پیشرفت می‌کند. ناروتو با همکلاسی‌هایش، شامل "ساسکه اوچیه"، "ساکورا هارونو" و "کاکاشی هاتاکه"، آموزش‌های مختلفی را در مورد نینجا برای تحقق رویاهایش میبیند. با پیشرفت داستان، ناروتو و همکارانش با تهدیداتی از طرف دشمنان خود، به ویژه سازمان "آکاتسوکی" که در تلاش برای گرفتن قدرت های نینجا هستند، روبرو می‌شوند. در طول داستان، ناروتو با دشمنان مختلفی روبرو می‌شود که شامل هیولاهایی به نام "آکاتسوکی"، "اوروتشیمارو"، "پین" و "مادارا اوچیه" هستند. او در پیشبرد هدفش با موانع بسیاری مواجه می‌شود، اما با همکاری با دوستانش و استفاده از توانایی‌های خاص خود، پیشرفت می‌کند.