دنیای سریال

دین وینچستر داستانی را درباره اینکه چگونه پدر و مادرش، جان وینچستر و مری کمپل، با هم آشنا شدند و سپس به همراه یکدیگر برای پیدا کردن پدران گمشده خود با هیولاها مبارزه کردند، روایت می کند و...

اتفاقات سریال در لس آنجلس سال 1932 جریان دارد. درحالی که تمام کشور با یک رکود بزرگ مواجه شده، این شهر در حال رونق و پیشرفت است. تجارت روغن، صحبت کردن در مورد فیلم‌ها و بازی‌های المپیک تا ربوده شدن یک کودک که بسیار اشتباه انجام شده که زمینه‌ساز اتفاقات سریال است.

داستان خانواده مک لوسکی - کارگزاران قدرت در کینگ استون، میشیگان، جایی که تجارت در انجصار صنعت پررونق است. پرداختن به موضوعات نژادپرستی، فساد و نابرابری از دیگر موضوعات جذاب این برنامه است.

داستان شان و دوروتی ترنر را به نمایش می گذارد که صاحب یک فرزنده شده‌اند و یک پرستار بچه جوان را استخدام می‌کنند تا از فرزند تازه متولد شده آن‌ها مراقبت کند. با گذشت زمان آشکار می‌شود که بعضی چیزها آنطور که باید به نظر برسند نیستند.

این سریال درباره شهری در دوره‌ی نئو ویکتوریایی است. موجوداتی افسانه‌ای پس از گریز از سرزمین‌شان که دچار جنگ شده، در این شهر گرد هم جمع می‌آیند و این حضور، آغازگر اختلافات و تنش‌هایی بین این موجودات و شهروندان می‌شود. در این میان، سلسله قتل‌هایی اسرارآمیز در حال رخ دادن است که نگرانی همگان را برانگیخته. بازرس پلیسی به نام « رایکرافت فیلوستریت » ماموریت می‌یابد تا بر روی قتل چند هنرمند کارناوال تحقیق کند.

چارلی توانایی عجیبی در تشخیص این دارد که چه زمانی فردی دروغ می گوید. چارلی با ماشین قدیمی خود به دل جاده می زند و با هر بار توقف با اشخاص و پرونده های جنایی عجیبی رو به رو میشود که با بهره گیری از قابلیت های خود به حل آنها کمک میکند و...

پسری تنها و سرگردان در مناطق سرد آمریکای شمالی با گرگی آشنا می‌شود. آن دو به دلیل خطرناک بودن محیط و زنده ماندن سریعاً با هم دوست می‌شوند اما پسرک اتفاقاتی را پشت سر گذاشته و گرگ هم فقط یک گرگ ساده نیست.

چند جوان قصد دارند برای تعطیلات به سواحل خارجی کارولینای شمالی بروند. وقتی که برق آن منطقه قطع می شود، زنجیره‌ای از اتفاقات رقم می خورد که باعث می شود این نوجوانان تصمیمات سرنوشت سازی بگیرند. جست و جو برای پدر گمشده سردسته گروه، عشق های ممنوعه، جستجوی خطرناک برای پیدا کردن گنج و و تشدید تنش بین این گروه و رقبای آن‌ها تابستان‌شان را به یک ماجراجویی بزرگ تبدیل می‌کند که هرگز فراموش نخواهند کرد...

مارشال رایلن گیونز به زادگاهش در شهری کوچک و فقیرنشین در شرق كنتاكی منتقل می‌شود. در آنجا دوست دوران جوانی‌اش را ملاقات می‌كند كه در گذشته با یكدیگر در معدن ذغال سنگ كار می‌كرده‌اند. او اكنون یكی از فعالان نژادپرستی بوده و به تازگی در یكی از كلیساهای سیاه پوستان بمب‌گذاری كرده است...