دنیای سریال

دوتونز در اوایل قرن بیستم با مجموعه جدیدی از چالش ها روبرو است ، از جمله ظهور گسترش غربی ، ممنوعیت و افسردگی بزرگ.

چند جوان قصد دارند برای تعطیلات به سواحل خارجی کارولینای شمالی بروند. وقتی که برق آن منطقه قطع می شود، زنجیره‌ای از اتفاقات رقم می خورد که باعث می شود این نوجوانان تصمیمات سرنوشت سازی بگیرند. جست و جو برای پدر گمشده سردسته گروه، عشق های ممنوعه، جستجوی خطرناک برای پیدا کردن گنج و و تشدید تنش بین این گروه و رقبای آن‌ها تابستان‌شان را به یک ماجراجویی بزرگ تبدیل می‌کند که هرگز فراموش نخواهند کرد...

سریال یلواستون درباره خانواده داتون است، صاحبان بزرگترین مزرعه در ایالت مونتانا. شخصیت اصلی مزرعه داری به نام جان داتون است که سعی دارد کنترل و مالکیت زمینش را به هر طریقی از دست ندهد. و به دلیل واقع شدن این مزرعه در املاک سرخپوست ها، همراه درگیری‌های بین قبایل سرخ پوست بومی و این فرد واقع میشود، و از طرفی دیگر این مزرعه در معرض تهدید دائمی از سوی یک زمین خوار است که میخواهد در زمین‌ها شهرسازی کند و یک غول کازینو بومی آمریکایی به دنبال خرید آن است. این مزرعه دار با نفوذ، بر تمام سیاستمداران و گله داران ایالت نفوذ دارد ولی اوضاع به وقف این خانواده باقی نمی‌ماند و رقیبان و دشمنان آن‌ها همواره در حال دسیسه و مقابله با آن‌ها می‌باشند. در همین حال، شخصیت‌های شرور زیادی از جنایتکاران، معتادان و حتی شبه‌نظامیان نیز دشمنی‌هایی با جان و خانواده داتون دارند. اما جان مردی است که برای نجات خانواده‌اش و دور کردن خطر دست به هر کاری می‌زند. او گروهی از گاوچران‌های وفادار را در کنارش دارد که هر چه در توان دارند برای دفاع از او انجام می‌دهند. به این ترتیب، وقتی اوضاع به‌هم می‌ریزد درگیری‌های خونین زیادی را در سریال یلواستون شاهدیم.

سریال آخرین بازمانده از ما یک سریال در ژانر بقا و اکشن است که در جهانی آخرالزمانی روایت میشود. داستان این سریال 20 سال بعد از شیوع گسترده یک زیرگونه قارچ سرچماقی روایت میشود که توانایی تبدیل انسان ها به هیولاهایی بی رحم را دارد و باعث نابودی تقریبی ایالات متحده آمریکا شده است. داستان سریال حول محور دو شخصیت اصلی به نام های جوئل و الی میچرخد و جوئل در این سریال وظیفه دارد الی را به آنسوی ایالات متحده برساند زیرا الی در برابر این بیماری مصون است و ممکن است که دانشمندان بتوانند از طریق بدن او واکسن این بیماری را برای انسان های باقی مانده بسازند. اما اینکار به این راحتی نبوده زیرا این دو باید در این راه با خطرات بیشماری دست و پنجه نرم کنند و بمرور اتفاقاتی می افتد که...

فصل اول سریال دربارهٔ مدیر باهوش یک کتاب فروشی به نام جو گلدبرگ است. جو به یک زن نویسنده علاقه‌مند می‌شود و از تمام امکانات شبکه‌های اجتماعی و اینترنت برای رسیدن به او استفاده می‌کند. حتی به قیمت از بین بردن افرادی که مانع راه او شوند.

این انیمه داستان دنیایی آخرالزمانی را روایت میکند که بر اثر حادثه ای نامشخص پر از تایتان های (غول های) آدم خوار شده که هیکل های بزرگی دارند و هر انسانی را که ببینند شکار میکنند و میخورند. تنها انسان های باقیمانده در شهری با دیوارهای بلند زندگی میکنند که آن ها را از تایتان های آدم خوار پشت دیوار در امان نگه داشته است. این شهر از سه لایه دیوار تشکیل شده است که مردمان داخل ترین لایه بسیار مرفه و ثروتمند و افراد بیرونی ترین لایه فقیرتر و بیشتر در معرض حمله تایتان ها قرار دارند. ماجرا از جایی آغاز میشود که روزی یک تایتان غول پیکر با قدی بسیار بلند پیدایش میشود و سوراخی بزرگ در بیرونی ترین لایه دیوار ایجاد میکند و اینکار او باعث هجوم تایتان های کوچکتر به داخل شهر و مرگ تعداد زیادی انسان میشود. داستان این سریال بیشتر حول محور سه نوجوان میگردد که طی این حمله مادرشان کشته میشود و آنها باید برای بقا و همچنین مبارزه با تایتان های غول پیکر تلاش کنند.

این سریال داستان "ریموند ردینگتون" را روایت میکند که در گذشته افسر نیروی دریایی آمریکا بوده است ولی بیش از دو دهه است که تبدیل به یک جنایتکار خطرناک شده است. او بصورت داوطلبانه خود را تسلیم اف‌بی‌آی میکند و به آنها می‌گوید که در طول بیست سال حضورش در دنیای جرم و جنایت لیستی از خطرناکترین تبهکاران را جمع کرده و مایل است در مقابل مصونیت قضایی، به اف‌بی‌آی در دستگیری تک تک آنها کمک کند اما...

داستان این سریال که در دنیای خیالی جنگ ستارگان در جریان می‌باشد ، درباره‌ی یک تفنگدار تنها به نام ماندالورین است که درد و رنج‌های بسیاری را کشیده هست و در یک کهکشان دورافتاده خارج از قلمروی جدید سرگردان می‌باشد و سعی دارد به هدف خود برسد. اما…

ربکا ولتون مالک یک باشگاه خیالی به اسم "ای‌اف‌سی ریچموند" در لیگ برتر انگلیس است. ربکا برای انتقام گرفتن از همسر سابقش که چندین بار به او خیانت کرده تصمیم میگیرد تا با استخدام یک مربی بی کفایت برای تیم "ای‌اف‌سی ریچموند" این تیم را خراب کند زیرا همسر سابقش علاقه بسیار زیادی به این تیم دارد. به همین منظور او شخصی به نام "تد لاسو" را برای هدفش استخدام میکند. اما تد لاسو بر خلاف انتظارات ظاهر میشود و همه را مبهوت شوخ طبعی، مهارت و جذابیت خودش میکند.

چارلی توانایی عجیبی در تشخیص این دارد که چه زمانی فردی دروغ می گوید. چارلی با ماشین قدیمی خود به دل جاده می زند و با هر بار توقف با اشخاص و پرونده های جنایی عجیبی رو به رو میشود که با بهره گیری از قابلیت های خود به حل آنها کمک میکند و...